معرفی رمان اتاق اثر اما دون اهو:
رمان اتاق اثر اما دون اهو نقدی بر جامعه معاصر انسانی است. ماجرایی هولناک و البته به نوعی ترسناک از پیرمردی که به مدت 24 سال دخترش را در اتاقی حبس کرد و بارها به او تجاوز کرد. این دختر طی این مدت هفت فرزند به دنیا آورد،که بیشتر به دلیل نبود امکانات مناسب در زندگی درگذشتند.
اتاق داستان مادر و کودکی است که در یک اتاق محبوس شده اند.مادری که قبل از این اتفاق جوامع بیرونی را دیده و تجربه های زیادی دارد.اما این کودک 5 ساله تمام دوران کودکی اش را در این اتاق گذرانده و هیچ تماسی با محیط خارجی بیرون ندارد .
اما داناهیو داستان را در دو بخش روایت میکند
:1) بخش درونی و محبوس بودن در اتاق 2) بخش بیرونی و آزاد شدن از این اتاق و رهایی.
داستان را جک کودک 5 ساله روایت میکند و ماجرا با خواندن داستان از زبان او درگیر حوادث داستان میشود.
کودکی که هیچ گونه شناختی از محیط بیرونی خودش ندارد و جز راست گویی و ذهنیتی کودکانه چیز دیگری برایش معنی ندارد.
دون اهو به گونه ای این اتاق کوچک را در ذهن خواننده ترسیم میکند که وقتی با خواندن این کتاب همزمان وارد اتاق میشویم مجبوریم نفس را در سینه حبس کنیم.
مادر وقتی پس از سالها انتظار با دنیای بیرون دوباره ارتباط میگیرد حود را در زندانی دیگر می یابد که محدودیت های یک زندان واقعی را دارد .
رمانی شاید بسیار تاثیر گذار بر مردم ایران به دلیل تجاوز های بزرگی که در چند سال اخیر به زنان و دختران و کودکان سرزمین ما.
معرفی نویسنده کتاب اتاق اثر دون اما اهو:
این قصه ای عجیب بود که خوراک لازم برای صفحات و نشریات حادثه محور بود و توسط نویسنده زن جوانی به نام اما داناهیو که در کانادا زندگی میکرد مورد توجه قرار گرفت.دون اهو با الهام از این رویداد رمانی با نام اتاق خلق کرد که به فاصله اندکی بعد از انتشار، به زبان های مختلف دنیا ترجمه شد و در فهرست نهایی جوایز ادبی مطرح قرار گرفت و فروش بسیاری را تیز برای ناشرش به همراه داشت. اما دون اهو دکترای زبان انگلیسی دارد و تا بحال هفت رمان ، یک مجموعه داستان کوتاه، تعدادی شعر و نمایشنامه دارد .خود خانم دون اهو از این ماجرا بسیار ناخرسند است و از این رویداد صرفا برای خلق یک اثر ادبی استفاده کرده است.
منتقد روزنامه نیویورک تایمز تشبیه جالبی را برای اتاقی که حوادث در آن اتفاق میافتد به کار برده است. او اتاق را به یک رحم بزرگ تشبیه میکند که تمام پیچیدگیهای رحم یک مادر را جهت آمادهسازی کودک برای ورود به جهان واقعی دارد.
جک کودک پنج ساله این رمان با وجود این به دلیل تمام محرومیتها و دوری از جامعه رشد و توسعه ذهنی لازم را به دست نیاورده و به شدت نسبت به مادرش حس یکپارچگی و یکی بودن را دارد.
ذهنیت جک
ذهنیت جک بر اساس آنچه درون اتاق وجود دارد شکل گرفته است. او هیچ ایده و تصوری نسبت به جهان بیرون از اتاق ندارد. البته باید به این مقایسه مهم و درخور اندیشیدن نویسنده نیز توجه کرد. مقایسه جهان واقعی با تمام پیچیدگیهایش و جهان درون اتاق با همه محدودیتها. اما شاید این دو جهان تفاوت چندانی هم با یکدیگر نداشته باشند.
عنصر تلویزیون که یکی از اساسیترین ابزارها و لوازم محدود درون اتاق است اهمیت زیادی دارد. این وسیله در ایجاد درک و شاید آموزش کودک داستان نقش اساسی را ایفا میکند. شاید چندان بیمناسبت نباشد اگر فرض کنیم که نویسنده اشارهای جدی به کارکرد رسانهها دارد. رسانههایی که در جامعه ظاهراً مدرن امروز دنیای مد نظر خود را خلق کرده و به مردم معرفی میکنند.
شخصیت منفی داستان!!!
شخصیت منفی داستان نیک پیر همان فردی است که این دو را در اتاق زندانی نموده است. نویسنده کتاب به دلیل اهمیت خلق فضا و جهان این مادر و کودک توجه چندانی به این شخصیت منفی ندارد. هیچگاه با نیت، اهداف و وجوه شخصیتی او آشنا نمیشویم. نمیتوانیم به راحتی به این قضاوت برسیم که او یک جنایت کار است که در مقابل جامعه قرار گرفته و یا بر عکس خود او نیز محصول و یا حتی قربانی نظام اجتماعی حاکم است؟
دون اهو به ما اثبات میکند که همگی ما زندانیانی هستیم که اسیر جهان خودساخته خویش گشتهایم. رابطه را به فراموشی سپرده و اسیر روابط مدرن و پست مدرن گشتهایم. او به کمک یک کودک پنج ساله تلخیها و ناکامیها را به ما نشان میدهد؛ و شاید قصه را کودکی روایت میکند تا گزندگی آن کمتر شود.
«اتاق» و مخاطب
“اتاق” به شدت احساسات مخاطب را دستمایه بازی قرار میدهد، و از این بابت میتوان آن را رمانی حسگرایانه دانست. اما مخاطب (ایرانی) زمانی که اثر را میخواند کمی احساس خستگی میکند و شوق جدی برای ادامه ماجرا در او ایجاد نمیشود. البته شاید باید علت را در ریتم کند بخشهای ابتدایی کتاب دانست که البته در ادامه سرعت مییابد؛ و همچنین اهمیت ترجمه و تأثیر آن را نیز نباید بر این مسئله بیتأثیر دانست. با وجود زحمت در خور تقدیر آقای علی قانع و محمد جوادی که هر دو همزمان این اثر را ترجمه نمودهاند (به طور مستقل) اما شاید ترجمه روانتر و نزدیکتر به متن اصلی نیز در ارتباط مخاطب ایرانی با اثر راهگشا باشد.
اما در هر حال برای مخاطب ایرانی که تشنه آشنایی با ادبیات معاصر جهان است، مطالعه رمانی که هنوز زمان زیادی از نگارش آن طی نشده وسوسه کننده است. آن هم رمانی که منتقدین و شخصیتهای ادبی بسیاری به تمجید و گفتگو درباره آن پرداختهاند.
رمان «اتاق» توسط دو ناشر به بازار کتاب ایران عرضه گردیده است. نشر آموت و افراز.
بازدیدها: 4